-
انس با نماز
چهارشنبه 6 اردیبهشتماه سال 1385 12:51
سلام دوستان یه روز که به مسجد رفته بودم یکی از اعضای انجمن اولیاء و مربیان مدرسه بهم گفت قراره یه مراسم بگیریم تحت عنوان انس با نماز و بهم پیشنهاد داد که باهاشون همکاری کنم منم که علاقه ی خاصی به کودکان دارم خواستم از این فرصت استفاده کنم و یه خدمتی بکنم و با کمال میل قبول کردم. بالاخره دیروز این مراسم برگزار شد . شب...
-
مهد کودک
سهشنبه 29 فروردینماه سال 1385 12:52
سلام دوستان امروز اومدم با یه درد دلی تازه این دفعه در مورد خودم. این ترم کار عملی داریم و بابت انتخاب این واحد عملی ۲۴۰۰۰ تومان پول دادم و واحد به این صورته که باید به یه مهد کودک بریم و گزارش تهیه کنیم از سیر تا پیاز مهد کودک . ما هم از خدا خواسته ( به علت علاقه ی شدید به کودکان ) رفتیم دنبال مهد کودک یه مهد کودک...
-
دوباره
دوشنبه 21 فروردینماه سال 1385 12:41
با عرض سلام خدمت دوستان بازم اومدم و امیدوارم که منو ببخشید از اینکه مدتی مطالبی نمی نوشتم این دفعه یه خبر خوب دارم . احسان یادتون هست ؟ اگه یادتون رفته مطلب قبلی رو بخونین . الان از تهران اومده و خدا شفاش داده و بیماری تومر مغزیش هم الحمدلله خوب شده . ولی هنوز نمیتونه خوب راه بره ولی یواش یواش داره حالش بهتر میشه ....
-
احسان
چهارشنبه 24 اسفندماه سال 1384 12:37
با عرض سلام خدمت دوستان چند روز پیش یکی از شاگردام که خودم شاگرد باباش هستم به علت بیماری تومر مغزی به تهران رفت و دیروز عصر عملش کردن و از ساعت ۵ عصر تا ۱۱ شب تو اتاق عمل بوده . الحمد لله عمل موفقیت آمیز بوده و بعد از عمل هم به هوش اومده و الان تو بخش ای سی یو تحت مراقبت های ویژه به سر میبره. اسمش احسانِ و ۱۱ سالشه ....
-
ابو الفضل کوچولو
یکشنبه 14 اسفندماه سال 1384 12:57
. . . یه شب رفتم خونشون البته نمیشه بهش گفت خونه یه اتاق بود که دیوارای گلیش داشت می ریخت کف اتاق برآمدگی های وحشتناکی داشت عرض اتاق به ۵/۱ متر نمی رسید و نمی شد در عرض اتاق خوابید همه ی زندگیشون همون اتاق بود و یه کم وسایل در گوشه ی اتاق و ماهی ۳۰ هزار تومان اجاره که باید می دادن . اون شب خیلی دلم گرفت وقتی دیدم...
-
ابوالفضل کوچولو
سهشنبه 9 اسفندماه سال 1384 12:56
سلام بازم اومدم با یه درد دلی تازه: تو دانشگاهمون یه بوفه بود که یه خانم اونجا کار میکرد این خانم یه بچه داشت که تنها بچه اش بود اسمش ابوالفضل بود . خانواده ی فقیری بودن و دانشگاه ماهانه ۱۲۰ هزار تومان از اونا به خاطر امتیاز بوفه داری میگرفت که نهایتا ورشکست شدن و رفتن اما من تو این مدت باهاشون آشنا شدم . یه شوهر داشت...
-
دعا
پنجشنبه 4 اسفندماه سال 1384 10:18
خدایا تو را شکر که باران رحمتت را بر ما نازل کردی ( اللهم اجعلها سقیا رحمه و لا تجعلها سقیا عذاب و لا محق و لا بلاء و لا هدم و لا غرق) آمین
-
نکته
سهشنبه 2 اسفندماه سال 1384 13:24
مفهوم برای شما که به تربیت اصولی فرزندتان علاقه مندید . بکار بردن توصیه های زیر در تربیت فرزندان، اعتماد بنفس و موفقیت آنها را به ارمغان خواهد آورد. 1_ برای کاستن از میزان اطاعتهای محض و عاری از تفکر و اراده، فرزندتان را با " روش انجام وظایف " خودش آشنا سازید. 2_ به جای انتقال " اندیشه های "خودتان به کودکان آنها را با...
-
نکته
دوشنبه 1 اسفندماه سال 1384 13:16
بازی دنیای کودک است با دنیای کودکان بازی نکنید
-
تا می توانی دلی بدست آور
پنجشنبه 27 بهمنماه سال 1384 11:55
با عرض سلام خدمت دوستان: در حالی که داشتم تو خیابون قدم میزدم چشمم به دو کودک افتاد که داشتند نون می فروختن منم طبق معمول دلم براشون سوخت و رفتم جلو وقتی بهشون سلام کردم کمی تعجب کردن که یکی با لبخند بهشون سلام میکنه فهمیدن که مشتری نیستم. ازشون پرسیدم کلاس چندم هستین .یکیشون کلاس اول و یکی کلاس سوم بود . شیفت مخالف...
-
کودکان را دریابیم
یکشنبه 16 بهمنماه سال 1384 19:21
با عرض سلام خدمت دوستان. از ین به بعد سعی میکنم بیشتر مطلب بنویسم چون امتحاناتم تموم شده و فرصت بیشتری دارم ولی از شما خواهش میکنم نظر بدین تا منم تشویق بشم . بابا منم نیاز به تشویق دارم یه نگاه به نظرات بکنین همش {۰} . آخه من به چه امیدی بنویسم . بگذریم اینم حرفای دلم که تقدیمش میکنم به شما: بسم الله الرحمن الرحیم...
-
گذری بر کودکان
سهشنبه 29 آذرماه سال 1384 11:08
سلام. امروز که دشتم از خیابون رد می شدو دیدم دوت بچه ۷ و ۹ ساله باهم دعوا میکنن و همه ی آدما بی خیال از کنارشون رد میشن . اما من که بچه ها رو خیلی دوست دام نتونستم بی خیال بشم به همین خاطر رفتم جلو و از هم جداشون کردم و گفتم چرا با هم دعوا می کنین؟! پسر کوچولوی ۹ ساله گفت دو تا تخم مرغ از من خریده ولی پولش رو نمیده....
-
انا لله و انا الیه راجعون
یکشنبه 6 آذرماه سال 1384 13:46
سلام دوستان چند روز پیش پدر بزرگ مهربانم به رحمت خدا رفت از شما می خوام براش دعای مغفرت بکنین.
-
[ بدون عنوان ]
یکشنبه 15 آبانماه سال 1384 23:26
دارم میرم نمیدونم کی بیام ولی سعی میکنم اونجا که هستم بعضی مواقع چیزایی بنویسم. منو فراموش نکنین بازم بهم سر بزنین. در پناه حق موفق باشید.
-
نکته
یکشنبه 15 آبانماه سال 1384 23:22
با روش های دیروز نمی توان کودکان امروز را برای فردا آماده کرد.
-
معرفی
جمعه 13 آبانماه سال 1384 00:14
سلام حتما برین سر بزنین. لینکش رو هم گوشه ی وبلاگم گذاشتم خاطرات یک معلم دلسوزه که خیلی هم غم انگیزه www.mualem.blogfa.com
-
[ بدون عنوان ]
پنجشنبه 12 آبانماه سال 1384 15:09
-
تبریک
پنجشنبه 12 آبانماه سال 1384 14:39
سلام عید سعید فطر بر همه ی مسلمانان جهان مبارک باد. امیدوارم نماز و روزه ی همگی مورد قبول درگاه حق قرار بگیره . تا بعد . . .
-
رمضان
پنجشنبه 21 مهرماه سال 1384 12:11
به نام حضرت دوست آمده است ماهی که صد چندان می کند،اشتیاق سر بندگی رابرخاک ساییدن و لباس عبودیت برتن کردن و بر سفره ی بی دریغ و بی زوالش نشستن رمضان تو را می برد به سرزمینی که پهنای پاداش و اجرش .را جز ذات بی کران کرانه اش نمی داند فرصتی می دهد تا کمی بیاندیشیم،کمی دور شویم و کمی نزدیک،دور از دیو منکرات که ما را می...
-
ببخشید!!!!
شنبه 9 مهرماه سال 1384 00:45
سلام دوستان میبخشید که مدت زیادی مطلب ننوشتم .چون حسابی مشغول بودم و سرم شلوغ بود. از این به بعد سعی میکنم بیشتر وقت بزارم . از شما هم خواهش میکنم نظر بدین تا دلمون خوش باشه که یه نفر مطالبی رو که نوشتم میخونه . با تشکر .
-
هو الملک الحق المبین
پنجشنبه 15 اردیبهشتماه سال 1384 23:20
یادمان باشد کودکان هم می خواهند زندگی کنند . حال چه فرقی میکند که این کودک ایرانی باشد یا نباشد . همشهریمان باشد یا نباشد . قوم و خویش باشد یا نباشد. و مهم این نیست که او کیست و از کجا آمده . مهم این است که او کودک است و او حق دارد زندگی کند.
-
هدفم از وبلاگ نویسی
پنجشنبه 6 اسفندماه سال 1383 22:53
باسلام یکی از دوستان در قسمت نظرات پرسیده بودند که هدف شما از وبلاگ نویسی چیه؟ باید خدمت شما عرض کنم که من علاقه ی زیادی به کودکان دارم و معتقدم همان طور که رسول الله ( صلی الله علیه وسلم ) فرمودند :( همه ی کودکان پاک متولد می شوند . . . ) به همین دلیل خیلی دلم می سوزه وقتی می بینم که کودکی که پاک متولدشده در راهی پیش...
-
پروین اعتصامی
پنجشنبه 6 اسفندماه سال 1383 12:39
در هوس افزون و در عقل اندکیم سالها داریـــــــم اما کــــودکیـــم جان رها کردیــــم و در فــکر تنیم تـــن بمرد و در غم پیــــــرا هنیم
-
خدایا شکرت
چهارشنبه 5 اسفندماه سال 1383 15:12
سلام بر همهی دوستان بالاخره اومد . یه بچه ناز کوچولو ( خدا حفظش کنه) هنوز ندیدمش نمیدونید چقدر دوسش دارم . بچهی برادرمه اسمشو گذاشتن عبدالله. میخوام یه چیزی براش بنویسم تا وقتی بزرگ شد بخونه. انشاءالله عبدالله: سلام برادر زادهی گلم. امیدوارم صحیح و سالم بزرگ بشی و همون طور که خدا تو رو پاک به دنیا آورده پاک بزرگ...
-
نکته
یکشنبه 25 بهمنماه سال 1383 17:35
با روشهای دیروز کودکان امروز را برای فردا نمی توان تربیت کرد
-
لا حول و لا قوه الا بالله العلی العظیم
یکشنبه 4 بهمنماه سال 1383 00:31
سلام . از امروز میخوام مطالبی در مورد کودکان بنویسم و از شما خواهش می کنم با نظرات قشنگتون منو یاری کنین. اینم اوایش: کودکان هدیه های خداوند هستند . نه تنها فقط برای والدین بلکه برای تمام افراد جامعه ؛ زیرا نسل آینده را این کودکان تشکیل می دهند و مسلما آینده ی جامعه ای تضمین خواهد بود که مربیانی ماهر و دلسوز برای...